كيفر خدا در روزگار بازپسين
سومين نپهينامه، بخش ۲۱ ـ
ـ(۱۴) آری، وای بر بيگانگان (امريكايان) جزينكه پشيمان و ديگرگون شوند؛ زيرا در آن روز خواهد گذشت، پدر ميگويد، كه اسبهايتان را از ميانتان خواهم تراشيد و گردونه هايتان را نابود خواهم كرد؛
ـ(۱۵) و شهرها را از سرزمينتان خواهم تراشيد، و همه دژهايتان را پاين خواهم انداخت؛
ـ(۱۶) و هم افسونگريها را از سرزمينتان بيرون خواهم تراشيد، و ديگر هيچ پيشگويان بی پروانه نخواهيد داشت؛
ـ(۱۷) بتهای كنده و بتهای ايستاده يتان نيز از ميانتان بيرون خواهم تراشيد، و ديگر كارهای ساخته دستانتان را نخواهيد پرستيد؛
ـ(۱۸) و درختستانهايتان را از ميانتان خواهم چيد؛ همچنين شهرهايتان را نابود خواهم كرد۰
دستور و پيمانها بخش ۲۹ ـ
ـ(۹) زيرا زمانک نزديک است و روز زود در دست است كی گيتی پخته ميباشد؛ و همه سربلندان و آنان كه سياهكاری انجام ميدهند مانند كهبن خواهند بود؛ و من آنان را خواهم سوزاند
گويد خداوند سپاهان، تا سياهكاری روی زمين نخواهد بود۰
ـ(۱۴) مگر، اينک، بشما ميگويم كه پيش از اين روز بزرگ، خورشيد تاريک خواهد شد، و ماه به خون گردانده خواهد شد و ستارگان از آسمان خواهند افتاد، و در آسمان بالا و در زمين پائين نشانهای بزرگتر خواهند بود؛
ـ(۱۵) و ميان سپاهان مردم گريستن و شيون خواهد بود؛
ـ(۱۶) و باران بزرگ تگرگ فرا فرستاده خواهد شد تا دروهای زمين را نابود كند۰
ـ(۱۷) و خواهد گذشت كه، از برای سياه كاری گيتی، كه از سياه كاران كينه جوئی خواهم كرد، زيراكه آنان پشيمان و ديگرگون نخواهند شد؛ برای اين جام خشم من پر است؛ زيرا اگر مرا نشنوند، خون من آنان را پاكيزه نخواهد كرد۰
ـ(۱۸) از اين رو، من خداوند خدا مگسها را بر روی زمين فرا خواهم فرستاد، كه مهمانان آنجا را ميگيرند، و گوشتشان را خواهند خورد، و خواهند انگيخت كه توی آنان كرمها بيايند؛
ـ(۱۹) و زبانهای آنان بند خواهند شد تا بر آخشيج من سخن نخواهند گفت؛ و گوشت ايشان از استخان ايشان و چشمان ايشان از كاسه هايشان خواهند افتاد؛
ـ(۲۰) و خواهد گذشت كه جانوران جنگل و پرندگان آسمان آنان را خواهند خورد۰
ـ(۲۱) و كليسای بزرگ و پليد، كه رسپی همه گيتی ميباشد، با آتش درنده پائين انداخته خواهد شد برابر آنكه گفته است از دهن پيامبر حزقيال كه از اين چيزها سخن گفت كه هنوز نشده اند مگر، چنانكه ميزيم، بيگمان بايد بشوند، زيراكه پليديها فرمانروای نخواهند كرد۰
ـ(۲۳) و پايان خواهد آماد، و آسمان و گيتی سوخته خواهند شد و در خواهند گذشت، و آسمان نوين و گيتی نوين خواهد بود۰
دستور و پيمانها، بخش ۳۴ ـ
ـ(۷) زيرا، اينک، براستی براستی بشما ميگويم، زمان نزديک است كه با نيرو و شكوه بزرگ در ابری خواهم آمد۰
ـ(۸) و در هنگام آمدن من روز بزرگی خواهد بود زيراكه همه نژادها خواهند لرزيد۰
ـ(۹) مگر پيش از اينكه آن روز بزرگ بيايد، خورشيد تاريک خواهد شد، و ماه به خون گردانده خواهد شد؛ و ستارگان درخسيدن ايشان را وا خواهند زد، و برخی ايشان خواهند افتاد، و نابودهای بزرگ پيش سياه كاران ميمانند۰
دستور و پيمانها، بخش ۳۸ ـ
ـ(۱۱) زيراكه پيش من همه گوشت تباه است؛ و بر گيتی نيروهای تاريكی ميان فرزندان مردم در پيشگاه همه سپاهان بهشت چيره ميشوند ـ
ـ(۱۲) كه می انگيزد تا خاموشی فرمانروای كند، و همه جاويدانی دردمند است، و فرشتگان برای فرمان كلان ميپايند تا گيتی را پائين درو كنند، تا گرگاسها را فراهم آورند تاينكه آنها سوزانده باشند؛ و، اينک، دشمن با هم جور ميشوند۰
دستور و پيمانها، بخش ۴۵ ـ
ـ(۲۶) و در آن روز از جنگها و زمزمه های جنگها شنيده خواهد شد، و همه گيتی در آشوب خواهد بود، و دلهای مردم آنان را ول خواهند كرد، و خواهند گفت كه مسيح آمدن خود را تا پايان گيتی دير مينمايد۰
ـ(۲۷) و مهر مردم سرد خواهد شد، و پليدی فروان خواهد بود۰
ـ(۳۱) و در آن پشت، مردانی خواهند ايستاد كه در نميگذارند تا اينكه يک كيفر سرشار را خواهند ديد؛ زيراكه يک بيماری ويران كنان زمين را خواهد پوشيد۰
ـ(۳۲) مگر پيروان من در جاهای پاک خواهند ايستاد، و جمبانده نخواهند شد؛ مگر ميان سياه كاران، مردم آوازهايشان را بلند خواهند كرد و خدا را نفرين خواهند كرد و خواهند مرد۰
ـ(۳۳) و در جاهای گوناگون نيز زمينلرزه ها و ويرانهای فروان خواهند بود؛ مگر هنوز مردم در برابر من دلهايشان را سخت خواهند كرد، و يكی بر آخشيج ديگری شمشير ور خواهند داشت و همديگر را خواهند كشت۰
ـ(۴۰) و نشانها و شگفتيها را خواهند ديد، زيرا آنها در آسمانها بالا، و در زمين پائين، فرا نشان داده خواهند شد۰
ـ(۴۱) و خون و آتش و بخارهای دود را خواهند ديد؛
ـ(۴۲) و پيش از آنكه روز خداوند خواهد آمد، خورشيد تاريک خواهد شد و ماه به خون گردانده خواهد شد، و ستارگان از آسمان خواهند افتاد۰
ـ(۴۸) و آنگاه خداوند روی اين كوه پای خود را خواهد گذشت، و آن در جفت خواهد شكافت، و گيتی خواهد لرزيد، و پس و پيش گيج خواهد خورد، و آسمانها نيز خواهند لرزيد۰
ـ(۴۹) و خداوند آواز خود خواهد گفت، و همه گوشه های گيتی آن را خواهند شنيد؛ و نژادهای گيتی سوگواری خواهند كرد، و آنان كه خنديده اند نادانی ايشان را خواهند ديد۰
ـ(۵۰) و بدبختی ريشخندكن را خواهد پوشيد، و خوارشمار سوزانده خواهد شد؛ و آنان كه برای سياهكاری پاييده اند پائين بريده و درون آتش انداخته خواهند شد۰
ـ(۶۳) در باره جنگها در زمينهای بيگانه ميشنويد؛ مگر، اينک، بشما ميگويم، آنها نزديک استند، هم دم درهايتان، و از اكنون بسيار روزها نميشود كه در باره جنگها در سرزمهای خودتان خواهيد شنيد
ـ(۶۸) و ميان سياه كاران خواهد گذشت كه، هر مردی كه بر آخشيج همسايه اش شمشير خود بدست نگيرد، نياز است كه برای رهای جانش بصهيون (استان يوتاه) بگريزد۰
ـ(۶۹) و از هر نژد زير آسمان به آنجا فراهم خواهد شد؛ و يگانه مردم خواهد بود كه يكی با ديگری در جنگ نخواهد بود۰
دستور و پيمانها، بخش ۴۹ ـ
ـ(۲۳) از اين رو، گول نخوريد، مگر در استواری بپايد، در پيش ديدن تا آسمانها لرزانده شوند، و گيتی مانند مرد مستی پس و پيش گيج خورد، و دره ها افراشته شوند، و كوها پست ساخته شوند، و جاهای ناهموار نرم شوند ـ و همه اينها آنگاه كه فرشته شيپور خود را خواهد زد۰
ـ(۳۲) من، خداوند، با سياه كاران خشمگين استم؛ روان خود را از مهمانان گيتی دريغ ميدارم۰
دستور و پيمانها، بخش ۶۳ ـ
ـ(۳۳) با خشم خويش سوگند خورده ام، و بر روی گيتی جنگها را فرموده ام، و سياه كاران سياه كاران را خواهند كشت، و بر هر مردی ترس خواهد آمد۰
دستور و پيمانها، بخش ۶۴ ـ
ـ(۲۴) زيرا پس از امروز سوختن ميايد ـ اين از گونه گفتن خداوند است ـ زيرا براستی ميگويم، فردا همه سربلندان و آنان كه سياهكار استند مانند كهبن خواهند بود؛ و من آنان را خواهم سوزاند، زيراكه من خداوند سپاهان استم؛ و از هر آن كه در بابل ميماند نميگذرم۰
دستور و پيمانها، بخش ۸۴ ـ
ـ(۱۱۴) با همه اين، بگذار كه سرپرست بخش كليسا بشهر نيو يورک، نيز بشهر آلبنی، و نيز بشهر باستون برود، و مردم آن شهرها را با آوای نويد، با آواز بلند به آگاهاند، از ويرانی و از ميان بردن درسته كه پيش آنان ميماند اگر اين چيزها را وا زنند۰
ـ(۱۱۵) زيرا اگر اين چيزها را وا زنند، زمانک داوری ايشان نزديک است، و خانه ايشان برايشان ويران خواهد ماند۰
ـ(۱۱۷) و براستی بشما ميگويم، نوكاران ديگر من، همچنانكه كنونهايتان ميگذارند، در گماشتگيهای گوناگونتان، برای همه كردارهای نادرست و ناخدای ايشان، در راستكاری گيتی را نكوهش كنان، ويرانی پليدی روزگار بازپسين را با دريافت و روشنی پيش نهادان، بشهرها و دهكده های نامدار و بزرگ پيش برويد۰
ـ(۱۱۸) زيرا، گويد خداوند همه توان، با شما پادشاهيهايشان را خواهم دريد؛ و نه تنها گيتی را خواهم لرزاند، مگر آسمانهای آختردار خواهند لرزيد۰
دستور و پيمانها، بخش ۸۷ ـ
ـ(۶) و همچنين، با شمشير و با خونريزی مهمانان گيتی سوگواری خواهند كرد؛ و با بيخوراكی، و نخوشی، و زمينلرزه، و غران آسمان، و نيز آسماندرخش درنده و سرزنده مهمانان گيتی خشمی، و رنجش، و دست كيفر دهنده يک خدای همه توان خواهند چشيد تا اينكه دريدن فرموده از همه كشورها پر پايان نموده است۰
دستور و پيمانها، بخش ۸۸ ـ
ـ(۸۷) زيرا از اكنون بسيار روز نميگذارد و گيتی خواهد لرزيد و مانند مرد مستی پس و پيش گيج خواهد خورد؛ و خورشيد رخسار خود را پنهان خواهد كرد، و وا خواهد كرد تا روشنی را دهد؛ و ماه در خون شسته خواهد شد؛ و ستارگان بسيار خشمگين خواهند شد، و مانند انجيرها كه از درخت انجير می افتند، خودشان را پائين خواهند انداخت۰
ـ(۸۸) و پس از گواهی شما، خشم و رنجيدگی روی مردم ميايند۰
ـ(۸۹) زيرا پس از گواهی شما، گواهی زمينلرزه ها ميايد، كه در ميان گيتی ناله ها را خواهد انگيخت، و مردم روی زمين خواهند افتاد و ايستادن نخواهند توانست۰
ـ(۹۰) و آيد نيز گواهی آواز غرانها، و آواز آسمان درخشها، و آواز آشفتگيها، و آواز خيزابهای دريا خودشان را آنسوی كرانه های خود انداختن۰
دستور و پيمانها، بخش ۱۰۱ ـ
ـ(۱۱) رنجيدگی من بزودی بر روی همه نژادها بی
اندازه بيرون ريخته شود؛ و آنگاه كه جام پليدی ايشان سير شود، اين كار را انجام خواهم داد۰
ـ(۲۴) و هر چيز تباهپذير را، هم از مرد، يا از جانواران دشت، يا از پرندگان آسمانها، يا از ماهيهای دريا، كه در همه روی گيتی زندگی ميكند، سوزانده خواهد شد؛
ـ(۲۵) و هم آنكه از گوهر ميباشد با گرمای سوزان خواهد گداخت؛ و همه چيزها نو خواهند شد، تا هوش و شكوه من بر روی همه گيتی بزييد۰
ـ(۲۶) و در آن روز دشمنی مردم و دشمنی جانواران، آری، دشمنی همه گوشت، از پيش روی من وا خواهد ايستاد۰
مرواريد گرانبها، موسی نامه ۷ ـ
ـ(۶۱) و روزی خواهد آمد كه گيتی آرام خواهد شد، مگر پيش از آن روز آسمانها تاريک گردانده خواهند شد، و پرده ای از تاريكی گيتی را خواهد پوشانيد؛ و آسمانها خواهند لرزيد، و نيز گيتی و سختيهای بزرگی ميان فرزندان مردم خواهند بود، مگر مردم من را نگاه خواهم داشت۰
از نوشتهای يوسف سميت ـ رونوشت برخی متی ۲۴ از ۶ ـ
ـ(۲۸) و آنان از جنگها وا از زمزمه های جنگها خواهند شنيد۰
ـ(۲۹) اينک برای سود برگزيدگان من سخن ميگويم؛ زيرا كشور بر آخشيج كشور بر خواهد خاست؛ و پادشاهی بر آخشيج پادشاهی بر خواهد خاست؛ و خشكساله ها، و ناخوشيها و زمين لرزه ها، در جاهای گوناگون خواهند بود۰
ـ(۳۰) و باز، چونكه پليدی فروان خواهد بود، مهر مردم سرد خواهد شد؛ مگر او كه از ميان بر داشته نخواهد شد، همان رهانيده خواهد شد۰
ـ(۳۳) و پس از سختيهای آن روزها، بزودی خورشيد تاريک گردانده خواهد شد، و ماه روشنی خود را نخواهد داد، و ستارگان از آسمان خواهند افتاد، و نيروهای آسمانها لرزانده خواهند شد۰
ـ(۳۶) و همچنين كه از پيش گفتم، پس از سختيهای آن روزگار، و نيروهای آسمانها لرزانده خواهند شد، و آنگاه نشانه پسر مرد در آسمانها پيدا خواهد شد، و آنگاه همه ايلهای گيتی سوگواری خواهند كرد؛ و بر ابرهای آسمانها، با نيرو و شكوه كلان، آمدن پسر مرد را خواهند ديد۰
ـ(۳۷) و هران كه واژه من را مانند گنج گران دارد، گول نخواهد خورد، زيراكه پسر مرد خواهد آمد، و فرشتگان خود را با آواز كلان شيپور، پيش خود خواهد فرستاد۰
آينده امريكا در نوشته های يوسف سميت در كارنامه خود چنين است ـ
ـ(۳۷) و اينک، روزی ميايد كه مانند تنور خواهد سوخت، و همه سربلندان، آری، و همه آنان كه سياهكاری انجام ميدهند مانند كاهبن خواهند سوخت؛ زيرا آنان كه خواهند آمد آنها را خواهند سوزاند، ميگويد خداوند سپاهان، و نه ريشه يا نه شاخه برای آنان خواهد ماند۰
در "رويداد نوشتهی كليسا"، نامه ۱ برگهای ۳۱۵ و ۳۱۶ پيشگوی يوسف سميت در باره نابودی امريكا چنين است ـ
بسيار سال نميشود كه كشور امريكا چنان ديدار خونريزی نشان خواهد داد كه در سرگذست كشور ما همانندی ندارد؛ ناخوشی، تگرگ، بيخوراكی، و زمينلرزه سياهكاران اين پشت را از روی زمين خواهند رفت، تا برای باز گشت ايلهای گمشده اسرائيل از كشوار بالا در باختر راهی را باز و آمده كند ۰ ۰ ۰ از خدا بترس و به او شكوه دهيد زيرا زمانک داوری وی آمده است۰ پشيمان شويد و ديگرگون شويد و پيمان پاينده جاويد را در آغوش كنيد و بصهيون (استان يوتاه) بگريزيد پيش از اينكه تازيانه سرشار بشما فرا رسد۰ زيرا اكنون در گيتی هستند كه چشمانشان بسته نخواهند شد تا همه اين چيزها ای را كه من گفته ام انجام شده ببينند۰
در "سخنرانی نامه" شمار ۲ برگهای ۱۴۶ و ۱۴۷، يوسف سميت در بينش ديد ـ
سرزمين امريكا با خون خيس شده و ديد نژاد بر آخشيج نژاد بر خاستن۰ او نيز ديد كه پدر خون پسر بريزد و پسر خون پدر بريزد؛ و مادر دوختر را و دوختر مادر را بمرگ برساند؛ و مهر گوهری دلهای سياهكاران ول كرد زيرا او ديد كه روان خدا از مهمانان گيتی بايسته بر داشته شود، كه در فرجام آن، در روی همه گيتی خون باشد بجز ميان مردمان برين(خداوند)۰
در "رويداد نوشتهی كليسا"، نامه ۶ برگ ۵۸ يوسف سميت چنين گفت ـ
بنام خداوند خدای اسرائيل، من پيشگوی ميكنم، كه دلتنگی و خشم و رنجوری و دريغ داشتن روان خدا از گيتی جلوی اين پشت ميماند تا اينكه آنان با ويرانی درسته بازديد شوند۰
در "آختر هزارساله" سل ۱۸۶۲ سخنهای يوسف سميت چنين بود ـ
اگر فرمانروای امريكا بديهای را كه بسر مردم مرمن در استان ميسوری شده درست نكنند، از يك سو تا ديگری كشور درسته با دسته های چپاول و ويران كنان گيج و آشفته خواهد بود؛ و دسته های تاراجگر و ويران كننده به لبريز و خوشنود دلهايشان خواهند داشت۰
در "رويداد نوشتهی كليسا" يوسف سميت گفت كه در روزگار بازپسين چه خواهد آمد ـ
جنگ، آتشها و زمينلرزها؛ يک ناخوشی پس از ديگری تا باستان روزها (پدر آدم) ميايد، آنگاه داوری به پاكان داده خواهد شد۰ ديدم مردان جانان پسران خود را شكار كردن، برادر برادر را كشتن، زنان دختران خودشان را كشتن و دختران جانان مادرانشان را جستن۰ سپاهان بر آخشيج سپاهان آراسته را ديدم۰ خون، ويرانی، آتشها را ديدم۰ پسر مرد گفته است كه مادر بر آخشيج دختر، و دختر بر آخشيج مادر خواهد بود۰ اين چيزها دم درهای ما استند ۰ ۰ ۰ نميدانم اين چيزها چه زود رخ خواهند داد؛ مگر با ديدار آنها، آيا من "آرامش" فرياد كنم؟ نه آواز خودم بلند خواهم كرد و از آنها گواهی دهم۰ نميدانم تا كی درو و خرمن خواهيد داشت، و بيخوراكی باز داشت ميباشد؛ هنگامی كه درخت انجير برگ دهد، آنگاه بدانيد كه تابستان در دست نزديک است۰
در "بيننده" سال ۱۸۵۴، سخنرانی آقای ارسون پرت چنين بود ـ
بگذار كه پاكان پيشگويها را كوشيانه بررسی كنند و نشانهای زمانها را نگاه كنند؛ و دستنويسئ نابودی را با واژهای پهن و خواندنی روی همه تختها و پادشاهيها و كشورهای بابل بزرگ نوشته خواهند ديد۰ آنگاه، ای شما پاكان، آواز بزرگ از آسمان بشنويد گويان "از آنجا بيرون بيائيد، ای مردم من، مبادا از گناهای آن بهره داريد و نفرينهای آن را فرا گيريد؛ زيرا گناهای او به آسمانها رسيدند و خدا پليديهای او را ياد آوری كرده است" از اين رو بگريزيد، از ميان او بيرون شويد؛ نمانيد، دير نشويد مبادا چون درنگ كنيد كدام بدبختی يا بدی ناگهانی برای شما رخ دهد۰ ما بيشتر بويژه از پاكان در امريكا سخن ميگوئيم۰ نابود كننده فرا فرستاده شده است تا ويران و نابود كند، و گماشتگی او به كشورهای بابل است و تا پايان درسته نسازد، نه بر ميگردد يا نه دست ور ميدارد۰
در "آختر هزارساله" در سال ۱۸۶۶، آقای ارسون پرت چنين گفت ـ
اگر پرسش شود، چرا امريكا رنج برد؟ پاسخ اين است، زيراكه پادشاهی خدا را و يكی از بزرگترين پيغامهای بهشتی كه هرگز بمردم فرستاده شده را وا زده اند و زيراكه كشتن پاكان و بمرگ رساندن و جانبازی پيامبران خداوند را روا داشته اند و گذاشته اند كه مردم او (خدا) از ميانشان رانده شوند، و خانه ها و خانمان و زمينها و ميليونها دلار دارايی ايشان را ربوده اند، و وا زده اند كه بدكارهايشان را چاره كنند۰ برای اين سياه كاريهای بزرگ بايد رنج برند؛ فرمانهای يهوه بر آخشيج آنان فرا رفته اند؛ شمشير خداوند آخته شده است و بر سرهای سرسپرده آنان با درد خواهد افتاد۰ شهرهای بزرگ و باشكوه ايشان جدا تراشيده خواهند شد۰ شهرهای نيو يورک، باستون، آلبنی و شهرهای فروان ديگری ويران خواهند ماند۰ گروهی بر آخشيج گروه ديگری در ستيز مرگبار آراسته خواهد شد؛ استان بر آخشيج استان تا اينكه همه كشور در هم شكسته خواهد شد؛ ابزارهای خونين شورش ترسناک زمين را خواهد خورد۰ آنگاه از شهر بشهر، از استان به استان، از يک گوشه سرزمين بديگری گريختن خواهد بود، از ويرانهای راهزنان و لشگران پناه جستن؛ آنگاه مردگانشان خاک نسپرده خواهند ماند و پرندگان آسمان در تابستان آنان را خواهند خورد و جانوران زمين در زمستان آنان را خواهند خورد ۰ ۰ ۰ و خواهد گذشت كه آسمانها از برانهايشان دريغ خواهند داشت و رودخانه ها خشک خواهند شد، و در آبگيرهای ايستاده خواهند ماند، و ماهيها درون آنجا خواهند مرد؛ و خداوند يک بيماری غم انگيز را فرا خواهد فرستاد تا اسبها و گاوها از روی زمين نابود كند۰ چنين با شمشير و ناخوشی و بيخوراكی و با بازوی نيرومند توانگر مهمانان آن كشور سياهكار نابود خواهند شد۰
در سال ۱۸۶۸ در "سخنرانی نامه" ۱۲ برگاهی ۳۴۴ تا ۳۴۶، آقای پرت در باره امريكا گفت ـ
زيرا خداوند در اين نامه (مرمن نامه) كه ۳۸ سال چاپ شده است، گفته است كه اگر آنان پشيمان و ديگرگون نشوند، او همه دژهايشان را پائين خواهد انداخت و شهرهای سرزمين را خواهد ترشيد، و هم مانند از بيدينان، از كشور كينه جوئی و خشم سخت، آنگونه كه آنان نشنيده اند، خواهد نمود۰ كه او يک ترزيانه ويران كنان روی سرزمين خواهد فرستاد؛ كه شهرهايشان بی مهمان تهی خواهد گذاشت۰ بنمونه، شهر بزرگ و نيرومند و پر مردم نيو يورک كه شايد يكی از بزرگترين شهرهای گيتی شمرده ميشود، در چند سال يک توده خرده سنگ ويران خواهد شد۰ در خيره نگريستن ويرانهائی كه با هزينه صدها مليون (دلار) ساخته شده، مردم در شگفت ميمانند كه بسر مهمانان آنجا چه آمد۰ خانه هايشان آنجا خواهند بود مگر آنها ويران خواهند ماند۰ چنين گويد خداوند خدا۰ اين تنها يک نمونه از شهرها و دهای فراوان ديگری در روی اين سرزمين خواهد بود ۰ ۰ ۰ اگر آنگاه پرسش خواهد بود: چرا چنين ويرانی بزرگ؟ پاسخ خواهد بود: سياهكاری آنان را نابود كرد۰ سياهكاری و تباهی بشهرهايشان ويرانی آورده است۰ زمانی خواهد آمد كی در پيش بردن پيشه های آرام برزگری و كشاورزی هيچ بيگزندی نخواهد بود۰ مگر اينها فرو گذار خواهند شد، و مردم خودشان خوشبخت ميشمارند اگر بتوانند از شهر بشهر و از ده بده بگريزند و با داشتن جانشان رها شوند۰ همينگونه خداوند مردمان را بازديد خواهد كرد اگر پشيمان و ديگرگون نشوند۰ رنجش و خشم خويش را روی آنان چنين خواهد ريخت و بمردمان آشكار مينمايد كه سخنی كه او گفته بايد انجام شود۰
در "سخنرانی نمه" ۲۰ برگهای ۱۵۰ و ۱۵۱ در سال ۱۸۷۹ آقای پرت گفت ـ
آنگاه كنونه مردن چه خواهد بود هنگامی كه اين جنگ بزرگ و بيمناک خواهد آمد؟ از جنگ درونی ميان دو بخشهای امريكا بسيار ديگری خواهد بود۰ ميخاهيد كه آن را بسخن بنگارم؟ آن كار را خواهم كرد۰ يک جنگ همسايگی بر آخشيج همسايگی، شهر بر آخشيج شهر، ده بر آخشيج ده، برزن بر آخشيج برزن، استان بر آخشيج استان خواهد بود، و آنان نابود كنان و نابود شوان فرا خواهند رفت و برای زمانی كارخانه داری تا اندازه بزرگی بند خواهد آمد۰ چرا؟ از برآمد اين جنگهای بيمناک، توانائی كارخانه داری نخواهند داشت۰ بسی خونريزی، بسی تاختوتاز، بسی در دسته ها فرا رفتن و سرزمين را نابود و چپاول كردن تا بگذارد كه مردم در هيچ اندازه بيگزندی كدام پيشه دنبال كنند۰ در اين سرزمين ميليونهای برزگران چه خواهند شد؟ كشتزارهايشان را ول خواهند كرد و آنها نپرورده خواهند ماند، و آنان پيش سپاهان ويرانكنان از جا بجا خواهند گريخت؛ و همچنين همه كشور را سوزانان و چپاول كنان فرا خواهند رفت؛ و اگر پشيمان و ديگرگون نشوند، آن كشور بزرگ و نيرومند امريكا، اكنون دارای چندين چهل ميليونهای مردم، ويران خواهد شد۰
در سال ۱۸۷۵ در يک سخنرانی آقای پرت گفت ـ
اكنون كمی پيشگوی ميكنم۰ زمانی ميايد كه با دادهای نادرست كه بزور بر سر ما نهاده شد، زنجير بسته نخواهيم بود۰ چرا؟ خداوند ميخواهد با داوری خود، با جنگها ميان كشورهای كه در بندگی او نميخواهند باشند، با بيخوراكی، با ناخوشيها، با داوريهای گوناگون كه فرا فرستاده خواهند شد تا كشورها و نژادهای گيتی را، كه پشيمان و ديگرگون نخواهند شد، پس مانده كند۰ اين است كه خداوند فرموده است؛ در مرمن نامه نوشته و در نامه دستور و پيمانها چاپ شده ميباشد، و سرنوشت تاريک آنان را ميشناسيم۰ و ميدانيم كه در دست بسيار نزديک است۰ اين نيست چيزی كه در زمان دور آينده رخ دهد، مگر درست دم دروازها است۰ خداوند پيغام آگاهاننده خود را ميان اين كشور فرا فرستاده است، مگر آن را وا زده اند و با نوكران او خوار رفتار كرده اند؛ خداوند مردم خود را از ميانشان بر چيده و گرد آورده است، و آنان را اينجا در اين كوها (يوتاه) كاشته است؛ و پيشگوی در باره سرنگون سازی و نابودی اين كشور او بزودی انجام خواهد داد۰
در سال ۱۸۷۷ سرپرست پيشين كليسای مرمن ويلفرد وودرف در نوشتهای خود گفت ـ
اگر پشيمان و ديگرگون نشود، كشور امريكا مانند ديگ كوزگر تكه تكه شكسته خاهد شد و پاين اندر دوزخ انداخته خواهد شد۰
در "سخنرانی نامه" شمار ۲۱، سال ۱۸۸۰ آقی وودرف گفت ـ
من از خودم ميپرسم "آيا كشور امريكا خواهد گريخت؟" پاسخ ميايد "نه"۰ نابودی آن و همچنين نابودی گيتی بيگمان است؛ همچنين بيگمان كه چون خداوند آن دو نژادهای بزرگ و برخوردار را كه پيشين در اين سرزمين امريكا ميزيستند، برای سياهكاری ايشان تراشيده و نابود نمود، همانسان آنان را از ميان خواهد برد۰ و زودتر يا ديرتر آنان ميوه های كردارهای پليد خودشان را بر خواهند چيد و ميان گزشتگان شمرده خواهند شد۰
در "سخنرانی نامه" ۱۴ برگهای ۳ و ۴ آقای وودرف گفت ـ
سياهكاری كه امروز هست آن زمان نبود۰ امروز سياهكاری در كيهان عيسوی در يک روز انجام شده به شمارش پنجا سال پيش بيشتر از آنكه در صد سال انجام شده ميباشد۰ و روان سياهكاری ميافزايد تا كه ديگر در شگفت نميمانم كه خدای همه توان رودخانه ها را بخون خواهد گرداند؛ ديگر در شگفت نميمانم كه او مهرها را باز خواهد كرد و ناخوشيها را بيرون خواهد ريخت و همچنان كه فرشته ديد، بابل بزرگ، مانند سنگ آسياب توی دريا انداخته، آن را فرو خواهد برد، تا اينكه برای هميشه ديگر بر نخاهد خاست۰ ميبينم كه بهمين ناخوشيها و داوريها نيازمند است تا گيتی را پاک كند ۰ ۰ ۰ اين را ميتوانم بگويم كه خداوند هيچ هنگام بهمچنين گيتی نميايد بازديد كند؛ هيچ هنگام نميايد يک پشت مهمانان گيتی را بازديد كند تا اينكه برای آمدن او آمده ميباشند و خواهان استند تا او را بپذيرند۰
سرپرست پيشين كليسای مرمن آقای جاهان تيلر در سال ۱۸۷۷ در بينش چنين ديد ـ
بيدرنگ در شهر سالت ليک در خيابانها سرگردان بودم۰ در هر گوشه شهر و روی دروازه هر خانه نشانه سوگواری را پيدا كردم، خانهی را نتوانستم پيدا كنم كه در سوگوری نبود ۰ ۰ ۰ برای من شگفت انگيز بود كه در سرگردان من سرتاسر شهر در خيابان هيچ كسی را نديدم۰ انگار توی خانه هايشان با بيمارانشان و مردگانشان بودند ۰ ۰ ۰ مردم نيايش ميكردند و بيماری را، هرچه بود، جلوگيری ميكردند۰ آنگاه بهر سوی استان نگاه كردم، خاور، خوروران، باختر و نيمروز، و در هرجا سرتاسر سرزمين همان سوگواری را پيدا كردم۰
و سپس ديدم كه اين سوی شهر اوماها (در استان نبرسكا) بودم۰ مانند اينكه بالای زمين بودم به آنجا پاين نگاه ميكردم، چون بسوی خاور راهگذری ميكردم، و خيابانها پر مردم را ديدم، بيشتر زنان با تنها آنكه ميتوانستند در دسته ها روی پشتشان ببرند، بسوی كوه ها پياده ميرفتند و در شگفت ماندم كه با هيچی جز يک بغچه كوچكی روی پشتشان چگونه به آنجا برسند۰ برای من برجسته بود كه ميانشان مردان چنين كم بودند۰ ننمود كه راه آهنها روان بودند۰ راهای آهن زنگ زده و سواره روها وا گذارده بودند۰ چون روی مردم پاين نگاه كردم بسوی خاور توی شهرهای اوماها و كنسول بلوفس ميرفتم كه هرجا پر ناخوشی و زنان بود۰ استانهای ميسوری و ايلينوی در آشوب و ستيزه بودند، مردان هم ديگر را ميكشتند و زنان نيز در جنگ ميپيوستند۰ خانواده بر آخشيج خانواده در ترسناكترين شيوه كه ميتواستند هم ديگر را خورد و پاره ميبوريدند۰ ديدار پسان من شهر واشينگتون بود و شهر را جای ويران پيدا كردم۰ خانه سفيد (وايت هاوس) تهی بود۰ تالارهای كنگره همانسان و همه چيز در ويرانی۰ انگار مردم از شهر گريخته اند و آن را ول كردند تا پروای خودش داشته باشد۰ سپس در شهر بالتيمور، و در آن چارگوش كه آنجا يادگار ۱۸۱۲ ايستاده است، روبروی هتل سينت چارلس و هتلهای ديگر، بودم۰ مردگان روی هم انباشته را ديدم تا اينكه آنجا را پر شود۰ ديدم مادران گلوهای فرزندان خود را ببرند برای خون ايشان كه از رگهايشان زهكش كردند تا تشنگی خود را خاموش كنند و آنگاه روی زمين بخوابند و بميرند۰ آبهای چسپيک و آبهای شهر چنين گنديده بودند و، از برای گنديدگی لاشه های مرده، از آن آبها چنين بوی بد بر خاست كه همان بو انگيزش مرگ بود۰ و چيزی كه باز ويژه بود، هيچ مردان را نديدم جزينكه توی خيابانها مرده بودند يا ميمردند و زنان كم و آنان ديوانه و هار، در كنونه مردن بودند۰ سرتاسر شهر هرجايكه رفتم همان كنونه را ديدم ۰ ۰ ۰ پنداشتم كه اين بايد پايان باشد مگر نبود، انگار در شهر فيليدلفيا بودم و همه چيز خاموش بود۰ هيچ روان زنده را ديده نشد تا مرا درود كند و انگار همه شهر بی مهمانان بود۰ در خيابانهای آرچ و چستنات و در هر جايكه رفتم، گندگی لاشه های مرده چنان بوی بد می انگيخت كه نشدنی بود كه هيچ كدام آفريده زنده بزييد، يا نه هم در آن شهر چيزی زنده را ميديدم۰
پسان در خيابان برادوی در نيو يورک خودم را پيدا كردم و انگار در آنجا مردم بهترين كوشش كرده بودند تا ناخوشی را از ميان بر دارند۰ مگر در گشتن خيابان برادوی، لاسه های زنان زيبا در مرگ سنگاسا خوابيده و ديگران در پياده رو در كنونه مردن را ديدم ۰ ۰ ۰ در چندين از راهای پشت، ديدم مادران فرزندان خودشان را بكشند و گوشت خام ايشان را بخورند و چند دم پس خود ايشان بميرند ۰ ۰ ۰ هيچ اسبها، هيچ درشكه ها، هيچ بوسها يا هيچ تراموايها مگر در هرجا مرگ و نابودی۰ آنگاه بپارک ميانی بزرگ (سنترال پارک) رفتم و بپشت نگاه كردم۰ ديدم كه آتشی آغازيد و آن دم يک باد خاور نيرومند برجست و زبانه های آتش را بسوی خاروران بالای شهر برد، و سوخت تا اينكه يگان ساختمان درسته سرپا نماند، هم پائين بسوی لنگرگاها و كشتيگاه انگار همه سوخته و فرو برده اندر نابودی همگانی با هيچ جز ويرانی جايكه زمان كوتاه پيش يک شهر بزرگ بود۰ بوی بد از لاشه ها كه ميسوختند چنين بزرگ بود كه بسيار دور آن سوی رودخانه هدسون برده شد و همچنين هرجايكه زبانه های آتش رسيدند ناخوشی و مرگ پخش كرد۰ ترسی را كه انگار گرد من زد نميتوانم در واژه ها بنگارم، گفتنی ناپذير بود۰ اينجا بمن دريافت داده شد كه همان ترس سرتاسر كشور انجام ميشد، باختر و نيمروز، خاور و خوروران و كه چند تن هنوز زنده بودند، هنوز چندان ميبودن۰ بيدرنگ پسان، انگار روبروی شهر ايندپندنس در كنار رودخانه ميسوری بودم، مگر هيچ شهری را نديدم۰ ديدم كه همه استانهای ميسوری و ايلينوی و برخی از استان آيوا بيابان درسته با هيچ مردم زنده در آنجاها بودند۰
سرپرست پيشين كليسای مرمن آقای هبر كيمبال در سال ۱۹۳۱ در باره آينده استان ميسوری چنين گفت ـ
مرز خوروران استان ميسوری از مهمانانش چنين پاكيزه رفته خوهد شد، همچنين كه سرپرست يانگ بما ميگويد، هنگامی كه شما به آنجا بر ميگرديد، نه هم سگ زردی خواهد ماند تا دمبله اش را بجمباند۰